تفاوت sakta و långsam در زبان سوئدی

An educational, clear illustration showing the difference between the Swedish words 'sakta' and 'långsam'. On one side, depict a person running slowly (sakta) as an action, and on the other side, depict a snail labeled långsam to represent slowness as a characteristic

تفاوت sakta و långsam

۱. معنای پایه

  • sakta = آهسته / آرام / با سرعت کم (حالت یا قید انجام کار – hur?)
  • långsam = کند / کندرو / طولانی‌مدت در انجام (ویژگی یا صفت – hurdan?)

💡 فرق اصلی در اینه که sakta بیشتر حالتی رو توصیف می‌کنه که “چطور” کاری انجام میشه، ولی långsam ویژگی یا کیفیت ذاتی فرد یا چیز رو بیان می‌کنه.


۲. تفاوت دستوری

  • sakta → قید (adverb)
    • می‌تواند همراه فعل بیاید و سرعت عمل را توصیف کند.
    • مثال: Han kör sakta. → او آرام رانندگی می‌کند.
  • långsam → صفت (adjektiv)
    • درباره خود فاعل یا اسم حرف می‌زند، نه فقط نحوه‌ی انجام کار.
    • مثال: Han är långsam. → او کند است (ویژگی کلی فرد).

۳. موارد استفاده رایج

sakta

🔹 برای بیان سرعت پایین در لحظه‌ی انجام کار.

  • Hon pratade sakta för att alla skulle förstå.→ او آرام صحبت کرد تا همه بفهمند.
  • Vinden blåste sakta genom träden.→ باد آرام در میان درختان می‌وزید.

långsam

🔹 برای توصیف ویژگی پایدار یا سرعت کلی پایین (که ذات یا ماهیت رفتار را نشان دهد).

  • Internet är långsamt här i skogen.→ اینترنت اینجا در جنگل کند است.
  • Han är långsam när han svarar på mejl.→ او در جواب دادن به ایمیل‌ها کند است.

۴. مقایسه رو در رو

saktalångsam
نوعقید (adverb)صفت (adjektiv)
سوال گرامریHur? (چطور؟)Hurdan? (چه جور؟)
معنای اصلیآهسته، آرام (نحوه انجام)کند، با سرعت پایین ذاتی
مثالTala sakta → آرام صحبت کنEn långsam dator → یک کامپیوتر کند

۵. اشتباهات رایج زبان‌آموزان

  1. استفاده از långsam به جای sakta بعد از فعل: ❌
    • Han kör långsam. → غلط
    • Han kör sakta. → درست ✅
  2. تصور اینکه sakta همیشه صفت است، درحالی که بیشتر نقش قیدی دارد.

۶. نکات تکمیلی

  • sakta گاهی در محاوره با långsamt (شکل قیدی långsam) جایگزین می‌شود، اما سوئدی‌زبان‌ها تفاوت ظریف را حس می‌کنند.
  • اگر بخواهیم “کند” را به عنوان ویژگی ثابت نگه داریم، باید långsam استفاده کنیم، حتی اگر معنی فارسی هر دو “آهسته” شود.

۷. مثال‌های ترکیبی

  1. Han är en långsam löpare, men springer sakta bara när han är trött.→ او یک دونده کند است، اما فقط وقتی خسته می‌شود آرام می‌دود.
  2. Datorn är långsam, därför laddar programmet sakta.→ کامپیوتر کند است، به همین دلیل برنامه آرام بارگذاری می‌شود.

📌 خلاصه سریع:

sakta = آهسته (نحوه انجام کار)

långsam = کند (ویژگی ذاتی یا سرعت کلی)

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *